در حالی که بندر رجایی همچنان در آتش میسوزد، نظام جمهوری اسلامی با سکوتی معنادار و بهانهتراشیهای همیشگی، از پاسخگویی درباره فاجعهای که خود رقم زده، طفره میرود. سخنگوی سازمان مدیریت بحران، حسین ظفری، روز سهشنبه ۹
اردیبهشت اعلام کرد خاموشسازی کامل کانتینرهای مشتعل ممکن است تا ۲۰ روز طول بکشد، گویی این نظام عادت کرده فجایعش را با وعدههای طولانی و بیسرانجام کش بدهد.انفجار مهیب ۶ اردیبهشت که طبق آمار خود رژیم؛ تاکنون ۷۰ کشته و ۱۲۴۲ زخمی به جا گذاشته، نهتنها جان علی و افسانه تیما، زوج جوانی که تازه زندگی مشترکشان را آغاز کرده بودند، بلکه امید بسیاری دیگر از خانوادهها را به خاکستر تبدیل کرد.
استاندار هرمزگان از ۲۲ مفقودی و اجساد غیرقابل شناسایی سخن میگوید، اما نظام، مثل همیشه، ترجیح میدهد بیکفایتی خود را توجیه و پنهان کند.
محمدمهدی شهریاری، عضو کمیسیون امنیت ملی، با ژست کارشناسی از «نفوذ» میگوید، اما کسی نمیپرسد چرا مواد شیمیایی خطرناک، احتمالاً سدیم پرکلرات، در بندر تجاری و میان مردم عادی دپو شده بود؟
نیروی دریایی سپاه تروریستی پاسداران، با تکذیب هرگونه ارتباط، ادعا میکند این بندر «صرفاً تجاری» است. اما وقتی پای نظام در میان باشد، چه کسی باور میکند محمولههای مشکوک، که منابع موثق به سوخت موشکهای بالستیک ربطش میدهند، بدون نظارت نهادهای حکومتی در انبارهای «غلات» جاسازی شده باشند؟
سعید جعفری، مدیرعامل شرکت بندری سینا نیز از «اظهارات خلاف واقع» درباره محمولههای خطرناک سخن گفته، اما این اعتراف تنها نوک کوه یخ فساد و سوءمدیریتی است که سالهاست زیر سایه نظام، بنادر و جان مردم را به آتش میکشد.
وقتی وزارت کشور ادعا میکند آتش مهار شده، اما کانتینرها همچنان میسوزند، آیا میتوان به چیزی جز بیکفایتی مزمن این نظام فکر کرد؟ بندر رجایی، مانند بسیاری از فجایع دیگر، نه قربانی خرابکاری که قربانی سیستمی است که جان و مال مردم را بازیچه سیاستهای ویرانگر خود کرده است.