عنوان اصلی این کتاب به انگلیسی Outgrowing God: A Beginner’s Guide است. این کتاب در سال ۲۰۱۹ منتشر شد و به عنوان یک راهنمای مقدماتی برای افرادی که در جستجوی فهمیدن مبانی علمی و فلسفی دور شدن از باورهای مذهبی هستند، نوشته شده است.
داوکینز در این کتاب، مفاهیمی مانند منشاء اخلاق، رابطه علم و دین، و ایدههای مرتبط با الحاد و شکاکیت را بررسی میکند. او تلاش میکند به شیوهای ساده و قابلفهم برای مخاطبان جوانتر و کسانی که تازه شروع به جستجو درباره این موضوعات کردهاند، این مسائل را توضیح دهد. این کتاب به نوعی ادامهی مباحث کتاب معروف داوکینز به نام پندار خدا (The God Delusion) است، اما به طور خاص به زبان سادهتر و برای افراد تازهکار نوشته شده است.
داوکینز در «پشت سر نهادن خدا» به دنبال این است که به خوانندگان خود نشان دهد که چطور میتوان بدون نیاز به باورهای دینی، یک زندگی معنادار و اخلاقی داشت.
کتاب در مجموع دو بخش دارد: بخش یکم با عنوان «بدرود ای خدا» و بخش دوم: «تکامل و فراتر از آن» نام دارد. در اولین فصل از بخش یکم با عنوان جالب «این همه خدا» روبهرو میشوید و میتوانید حدس بزنید که نویسنده با ذکاوت که میخواهد با قدرت از موضع خود دفاع کند، اولین فصل را به تنوع انگارهها از خداوند یا – بهتر بگوییم – خدایان اختصاص داده است. اسامی تعداد زیادی ایزد و ایزدبانو را در همین فصل خواهید خواند که فقط نام بعضی از آنها برای شما آشناست. داوکینز در این فصل عامدانه نام بعضی موجودات اسطورهای مانند «افسون بزرگ کوهستان» (Great Juju) را که متعلق به یک فرهنگ آفریقاییست و یا لپْرٍکان (Leprechaun) که نوعی جن در باورهای عامیانه ایرلندیست در کنار خدایان مشهورتر میآورد تا یادآوری کند پرشمار موجودات افسانهای تخیل شدهاند که نمیتوان وجود آنها را به نحو معقولی اثبات کرد. او در انتهای بندی از همین فصل اول که استدلال «قوری چینی چرخنده به دور خورشید» را به نقل از برتراند راسل ذکر میکند، نام یهوه، و الله را هم اضافه میکند و پرسش خود را به آنها هم تسری میدهد: «آیا نمی توانیم مقداری پافراتر بگذاریم و به همین شکل در مورد یهوه و الله بیاندیشیم؟»
داوکینز مطالبه دلیل میکند. اما خود میداند که استدلالهای پیچیده فلسفی هم برای اثبات نوعی «نیروی برتر» یا «هوش خلاق» وجود داشته است. در بخش دوم کتاب که به مبحث «فرگشت» میپردازد و مترجم محترم کلمه لاتین evolution را به «تکامل» برگردانده است، به آن میپردازد. داوکینز میداند که آنها که صرفا کورکورانه و مبتنی بر تقدس ادبیات دینی، به خداوند سنت خود باور دارند، جدیترین حریفان موضع خداناباورانه او به لحاظ معرفتشناختی نیستند. با این حال فصلی را به این گروه از خداباوران اختصاص میدهد و چنانکه از یک نویسنده انگلیسیزبان انتظار میرود خیلی ساده میپرسد: «از کجا میدانید که کتاب مقدسی که شما تحت تعالیم آن بزرگ شدهاید همان کتاب بر حق است؟ اگر بقیه همگی کذب هستند، چه چیز باعث میشود شک نکنید که کتاب مقدس شما کذب نیست؟»
بنابراین در فصل دوم کتاب در مورد چگونگی تدوین انجیلها مطالبی میخوانید که خالی از نکاتی در دشواریهای تاریخنگاری نیست. این مبحثی پیچیده است که علاقهمندان به مقوله دین و دینپژوهی میتوانند به آثار به مراتب فنیتر و جدیتری رجوع کنند راجع به اینکه تکوین ادبیات دینی عموما روندی زمانبر و پیچیده بوده و به هیچوجه به سادگی آنچه پیروان یک سنت دینی ادعا میکنند یا به آن باور دارند، نبوده است. در جریان خلق یک ادبیات دینی و تقدسبخشی به آن (canonization) گاهی شخصیتهایی هم خلق شده و به صدر تاریخ سنت نسبت داده شدهاند بیآنکه واقعا وجود تاریخی داشته باشند. این شخصیتها در واقع چهرههای ادبی (literary figures) یا ساختهشده در متن ادبیات دینیاند اما پیروان راستکیش هر سنتی که اهل پژوهشهای پیچیده و تحلیلی در چگونگی شکلگیری ادبیات مکتوب نبودهاند، آنها را شخصیتهای واقعی میپندارند.
اما قصد داوکینز در تمامی آثارش، استخدام زبانی ساده و استدلالهای سرراست است. به عنوان نمونه به بازی مشهوری به نام «زمزمههای چینی» یا به تعبیر آمریکاییها «بازی تلفن» اشاره میکند که برای ایرانیان هم ناآشنا نیست: «در این بازی حاضرین یک صف دهنفره تشکیل میدهند. نفر اول چیزی مثل یک داستان را در گوش نفر دوم زمزمه میکند. نفر دوم داستان را در گوش نفر سوم زمزمه میکند؛ نفر سوم به چهارم و… در نهایت، وقتی داستان به نفر دهم رسید، او آنچه را که شنیده با صدای بلند برای همه بازگو میکند. معمولا اگر داستان اولیه خیلی ساده و کوتاه نباشد، نسخه بازگوشده پایانی به شدت و اغلب به طرز مضحکی عوض میشود. فقط کلمات نیستند که در طول مسیر بازگویی دچار تغییر میشوند؛ بلکه نکات مهم خود داستان هم تغییر میکنند.» این نمونهایست از روش داوکینز برای بیان مطالبی که هم پیچیدگیهای پژوهشی دارد و هم میتوان آن را به استناد به یک تجربه زیسته همگانی، به آسانی تبیین کرد. او در ادامه با استناد به ضعف شدید منابع تاریخنگارانه در مقطعی که جریانهای مسیحی مدعی ظهور پیامبر خود هستند، میگوید که احتمال بسیار ضعیفی وجود دارد که شخصیتی به نام عیسای ناصری، اصلا وجود داشته است!
داوکینز به تصریح خود در این کتاب، وقت زیادی صرف عهد عتیق نمیکند؛ چون داستانهای خیالی و افسانهای این مجموعه از کتب مقدس، دستکم به این شکل که الان موجود است، ماهیت غیرتاریخی و ادبی آن را بارز کرده است. اما علت توجه او به این مجموعه به علاوه عهد جدید، طبیعتا این است که دو سنت بزرگ دینی، یعنی یهودیت و مسیحیت، و حتی سنت اسلامی، تا حد زیادی به محتوای این دو کتاب وابستهاند. البته متولیان سنت اسلامی در طول تاریخ مدعی تحریف تورات و انجیل بودهاند و لاجرم خود را عهدهدار دفاع از محتوای این مجموعه مقدس نکردهاند. با این حال، داوکینز کل سنت اسلامی به همراه قرآن را هم مشمول احکامی میداند که بیان میکند. او مینویسد: «چگونگی شکلگیری افسانههای باستانی روشن نیست. شاید داستانی واقعی در مورد عملی که واقعا رخ داده وجود داشته باشد. (مثلا عملی شجاعانه توسط قهرمانی ملی مثل آشیل یا رابینهود) شاید نقالی رویاپرداز با بازگویی قصهای جماعت گرداگرد آتش را سرگرم میکرده است. قصه مزبور یا نسخهای تحریفشده از یک اتفاق واقعی بوده و یا حکایتی تخیلی و سرگرمکننده مثل قصههای سندباد. در فرایند قصهگویی، احتمال دارد که نقال از شخصیتهای موجود در افسانههای قدیمیتر که برای مخاطب شناختهشده هستند، استفاده نماید…» در این مورد تیم پژوهشی گفت و شنود در اپیزود هفدهم از پادکست دیگرینامه با عنوان «قصههای تکراری؛ چهرههای نو» به تبعیت از الگوهای کهن روایی با تغییر خیالپردازانه کاراکترها و بازیگران اصلی در ادبیات دینی پرداخته بود. شباهت کاراکتر عیسی مسیح آن گونه که انجیلهای چهارگانه مطرح میکنند به شخصیت آپولونیوس جادوگر در داستانهای رومی از مضامین اصلی این اپیزود بوده است.
کتاب داوکینز مشحون از اطلاعات تاریخی در مورد ادیان و فرقههای نسبتا جدیدتر و یا نوظهور هم هست؛ طرح تاریخ این ادیان نسبتا جدیدتر این امکان را به نویسنده میدهد تا پدیده دین را زیر نور تاریخ معاصر بگیرد و نسبت به مخاطرات سیاسی بازتولید سنتهای کهن در جامه جدید هشدار دهد. به عنوان نمونه به مورمونها میپردازد و اینکه رهبران ثروتمند این نوع کلیسا، که افرادی «کت و شلوارپوش با تحصیلات دانشگاهی»اند میتوانند نامزد ریاستجمهوری هم بشوند. آنها هم پیروان سفت و سخت و متعصب دارند که به عنوان هسته اصلی رایدهنده میتوانند در کارزارهای انتخاباتی ایفاء نقش کنند، و هم عملا از سرمایهداران بزرگاند. چون هر مورمونی باید حتیالامکان ده درصد از درآمد خود را به صندوق سازمان دینی خود واریز کند. مضامین متنوع کتاب پشت سر نهادن خدا را نمیتوان حتی خلاصه کرد. اما تمامی این مضامین در خدمت رد کردن سنتهای دینی و باورهای متافیزیکی منضم به آن است. تیم پژوهشی گفتوشنود که وظیفه خود را دامن زدن به گفتگو در میان باورمندان از سنتهای مختلف و همچنین ناباورمندان میداند، مطالعه کتاب پشت سرنهادن خدا را به اهل پژوهش و گفتگو، پیشنهاد میکند.