در اوایل دهه ۵۰ روشنفکران چپزده ایران متاثر از مکتب فرانکفورت و چهره برجسته آن یعنی هربرت مارکوزه از پدیده مصرفگرایی بهشدت انتقاد میکردند. مارکوزه معتقد بود که شهروندان جوامع غربی چون در رفاه زندگی میکنند و به انبوه کالاهای مصرفی دسترسی دارند به ظاهر خرسند هستند در حالیکه نیازهای واقعی خود را نمیشناسند و مصرف به وسیله رسانهها و به صورت جعلی به آنها القا میشود!
جواد طباطبایی در نقد عملکرد روشنفکران دهه ۵۰ میگوید:
«شورش بر مصرفگرایی در کشوری که به اکثریت قریببهاتفاق مردم آن نصف کالری لازم هم نمیرسید، گسسته خردی بیش نبود، سیاست بازی مبتنی بر جهل! روشنفکر غربی از این حیث منتقد مصرفگرایی بود که آمریکایی در هر وعده یک استیک چهارصد گرمی میخورد، در همان زمان در یک دیزی وطنی متجاوز از چهل گرم